نحوه شکل گیری تایپوگرافی
تایپوگرافی
انتخاب و ساخت نوع مناسب در طراحی گرافیک بسیار مهم است. تایپوگرافی در هر طرحی شخصیت می بخشد و نقش احساسی ایفا می کند، حتی اگر متوجه آن نباشید!
تایپوگرافی می تواند احساسی را القا کند، برند خاصی را به شما یادآوری کند یا فضایی ایجاد کند. در برندسازی، به جسارت لوگوی فدرال اکسپرس (با یک فلش مخفی یواشکی!) یا سبک کلاسیک سیاهنامهی دکل نیویورک تایمز فکر کنید. برای حروفچینی سرمقاله، به چیدمان مجله مورد علاقه خود فکر کنید. و در تلفن خود به نحوه استفاده از فونت های مختلف در برنامه های مختلف فکر کنید.
اما وقتی تایپوگرافی بد باشد، میتواند حواسپرتی و حتی ناخوانا باشد. به آخرین باری فکر کنید که با تایپ نامرتب در یک برنامه گیج شده اید، توسط علائم نامشخص گمراه شده اید یا برای درک یک جزوه یا محصول بسته بندی ناخوانا تلاش کرده اید.
وقتی به آن فکر می کنید، هنر و علم تایپوگرافی اساس همه ارتباطات مانند طراحی لوگوها، کپی تبلیغات، سرفصل ها در مجلات و روزنامه ها یا سرفصل های یک کتاب است.
و برای طراحان، داشتن درک مناسب از تایپوگرافی بسیار مهم است تا بتوانند توضیح دهند که چرا انتخاب های تایپوگرافی خاصی را در طرح های خود انجام داده اید.
در شیلینگتون ، ما اصول تایپوگرافی و حروفچینی را آموزش می دهیم، زیرا این یک نیروی محرکه در همه اشکال ارتباط بصری است. برای اطلاعات بیشتر در مورد تاریخچه تایپوگرافی، قوانین تایپوگرافی که باید رعایت کنید و فهرستی از اصطلاحات تایپوگرافی بیشتر بدانید.
تایپوگرافی و تاریخچه آن
طراحان برای ادغام اصول تاریخی و تفکر فعلی تلاش می کنند تا نتایج هماهنگی ایجاد کنند که اغلب باید در چاپ و همچنین پیکسل کار کنند. قدمت آن در قرن یازدهم در آسیای شرقی (بله، یوهانس گوتنبرگ در واقع ماشین چاپ را اختراع نکرد )، تایپ نتیجه کار بین یک خالق تایپ و یک حروفچین بود. در دهه 1800، حروف ایجاد شده به بلوک های فلزی تبدیل شدند. هر تایپ فیس یا طرح کلی به فونت هایی تبدیل می شد که سپس به چاپخانه ها فروخته می شد.
حروفچینها در مغازههای چاپگرها فونتها را تنظیم میکنند و اغلب تصمیم میگیرند فضایی را در نظر بگیرند تا تایپ نفس بکشد، و به اصطلاح، راحتتر خوانده شود. اسپیسرهایی که استفاده میکردند از سرب ساخته میشدند و از این رو اضافه کردن فضا به عنوان پیشرو معروف شد. هم فونت ها و هم فونتها در نقاطی مانند 10، 12، 14 اندازهگیری میشوند و فونت ها میتوانند وزن داشته باشند - پررنگ، منظم یا سبک - و ترکیب این دو هنری است که وقتی خوب انجام شود منجر به ارتباط واضح و حتی زیبا میشود.
اکنون که به عصر دیجیتال وارد شدهایم و دسترسی آسان به رایانههای پرسرعت وجود دارد، سازندگان تایپ این آزادی را دارند که بدون محدودیتهای فیزیکی دوران قبل خلق کنند. امروزه، بدیهی است که فونتها نباید با بلوکهای فلزی نمایش داده شوند و لید اصلی نیست. با وجود این، صنعت به کندی تکامل یافت و به فونت های آزمایش شده و واقعی وفادار ماند، حتی با تکامل فونت های جدید.
اگرچه اکنون اکثر طراحان لزوماً اصطلاحات اصلی، فونت ها یا قوانین تایپوگرافی را مطالعه نمی کنند، سایه و شکل این اصول هنوز در حروف چاپی و آنلاین قابل مشاهده است.
درک حروف، فونت و انتخاب
انتخاب نوع مناسب می تواند پیام شما را فوراً ارسال کند. اما یک انتخاب ضعیف می تواند پیام مورد نظر را به طور کامل تغییر دهد.
بیشتر طراحان می توانند تحت تأثیر حجم بسیار زیاد حروف چاپی موجود قرار بگیرند. آیا تا به حال در میان صدها گزینه در DaFont پیمایش کرده اید؟ بهترین طراحان میدانند که چگونه فونت ها را تجزیه و تحلیل کنند و بهترین انتخاب را برای هر پروژه تعیین کنند، بلکه هر بار یک نوع فونت متفاوت را انتخاب و انتخاب کنند.
اگر در طراحی تازه کار هستید، احتمالاً از خود پرسیده اید که تفاوت بین "typeface" و "font" چیست. تایپ فیس مجموعه ای طراحی شده از کاراکترها است که مجموعه کاملی از تایپ را تشکیل می دهند، در حالی که فونت فایل دیجیتالی است که به کاربران اجازه می دهد تایپ کنند یا با رایانه خود طراحی کنند.
برخی از شرکتهای دیجیتال از این واژه به جای یکدیگر استفاده میکنند و برنامههایی مانند Microsoft Word به کاربران اجازه میدهند فونت را انتخاب کنند و اندازه و وزن را با ترکیب این دو تعریف تنظیم کنند. اما برای وضوح، تایپفیسها توسط تایپوگرافها یا طراحان تایپ طراحی میشوند، در حالی که فونتها تغییراتی در خانوادههای حروف چاپی هستند.
در طراحی لوگو یا آموزش سنتی تر، به این معناست که همانطور که یک آلبوم پر از آهنگ یا عکس است، یک تایپ فیس نیز پر از فونت است. بحثهای اصطلاحات اغلب نسلی است و درست مانند زبانهای توسعه، نهادهای مدرنتر از عبارت "font" به جای "typeface" استفاده میکنند. در بسیاری از محیطهای کاری حرفهای، اکنون استفاده از فونت به معنای تایپفیس طراحی قابل قبول است، اما درک این نکته مهم است که طراحان چاپ هنوز اغلب از تایپفیس استفاده میکنند.
طراحان وب از کلمه فونت به عنوان جایگزینی برای تایپ فیس استفاده می کنند زیرا HTML از "Font Face" برای مشخص کردن یک خانواده و به دنبال آن ویژگی هایی مانند اندازه و رنگ استفاده می کند تا مشخص تر باشد. علاوه بر این، CSS از "خانواده فونت" به عنوان مترادف حروف و سپس اندازه و وزن به عنوان ویژگی استفاده می کند. سطوح مختلف وزن شامل نور اضافی، معمولی، متوسط، نیمه پررنگ، پررنگ، فوق العاده پررنگ و فوق العاده سیاه است.
اکثر طراحان، چه چاپی و چه تحت وب، متوجه می شوند که کدام حروف متداول تر هستند و کدام یک لبه بیشتری دارند. آنها مسلط هستند که کدام انتخاب نشان دهنده همان قدیمی، همان قدیمی است، و نشان می دهد که یک قطعه چاپی یا وب سایت قرار است برجسته شود، هنجار را تغییر دهد و به روشی جدید به ذهن برسد. نکته اصلی انتخاب یک تایپ فیس خاص ارائه زیبایی شناسی است - گاهی اوقات تایپ به راحتی قابل خواندن است و گاهی اوقات برای اهداف طراحی بیشتر استفاده می شود.
اگر می خواهید در استفاده از نوع مناسب استاد شوید، مهم است که هرگز از این واقعیت غافل نشوید که پیام همچنان مهمتر از سبک است. اگر پیام به دلیل شیک بودن یا پیچیده بودن زیاد قابل درک نباشد، طراح گرافیک شکست خورده است. رمز موفقیت در این زمینه ترکیب سبک با وضوح است.
قوانین تایپوگرافی که باید رعایت شود
به منظور درک اصول اولیه، مهم است که قوانین تایپوگرافی را یاد بگیرید که شما را در بهبود طراحی خود راهنمایی می کند. پنج اصل اساسی طراحی تایپوگرافی یا هر نوع طراحی گرافیکی دیگری که هر طراح باید بداند عبارتند از:
- تعادلی که ساختاری ثابت را منتقل می کند
- سلسله مراتبی که سازمان و جهت را تعریف می کند
- کنتراست برای تاکید بر نکات برجسته
- تکرار برای ایجاد ثبات و آشنایی
- تراز برای ارائه یک تصویر واضح و ساختار یافته
علاوه بر این فهرست، چیدمان، فضای سفید و رنگ عناصر ضروری اصول تایپوگرافی هستند. مهم است که به اشکال ایجاد شده توسط کلمات و حروف نگاه کنید. مغز خود را به چالش بکشید تا فراتر از آنچه کلمه "می گوید" و با دقت بیشتری به "ظاهر" آن نگاه کند.
فضای سفید به عنوان یک استراتژی چاپ و طراحی وب استفاده می شود تا متن کمتر شلوغ و دلپذیرتر به نظر برسد. مهم است که تعادل راحت بین متن و گرافیک و فضای خالی سفید پس زمینه خالی وجود داشته باشد. به علاوه، میتوانید با فضای سفید برای نشان دادن معانی پنهان خلاق باشید!
روانشناسی رنگ ها همچنان مورد مطالعه قرار می گیرد، اما طراحان می دانند که ترکیبی از رنگ های اولیه طیف مرئی (قرمز، زرد، سبز، آبی و بنفش) و ترکیبی از این رنگ ها و "رنگ های آکروماتیک" (سفید، خاکستری و سیاه). ) همه در هنگام ترکیب با متن تأثیرات خاصی بر طراحی کلی دارند.
وقتی صحبت از طراحی چاپ به میان می آید، درصد بالایی از طراحی تایپوگرافی از متن سیاه روی پس زمینه سفید استفاده می کند. مطالعات نشان داده اند که این ساده ترین ارائه برای خواندن است. برعکس، حروف سفید روی پسزمینه سیاه نیز محبوب هستند، بهویژه در ارائههایی که قرار است دراماتیک باشند، اما در بسیاری از موارد، خواندن این حروف در نهایت دشوار است، مخصوصاً برای افرادی که هر نوع اختلال بینایی دارند. بدیهی است که تصاویر بزرگتر مانند بیلبوردهای بزرگراه و صفحه نمایش فیلم، هم با رنگ سفید روی سیاه و هم سیاه روی سفید به خوبی کار می کنند.
سایر تصاویر دنیای واقعی که از رنگ و نوع برای برقراری ارتباط سریع و واضح استفاده می کنند و همچنین قوانین اساسی تایپوگرافی را نشان می دهند، علائم جاده هستند. علائم راه در اندازه ها، شکل ها و رنگ های مختلفی وجود دارند، اما همه آنها با دقت طراحی شده اند تا نتیجه مشخصی را به همراه داشته باشند. به عنوان مثال، علامت احتیاط زرد با حروف سیاه است، در حالی که علامت هشدار جدی تر، نارنجی با حروف سیاه است. پسزمینههای روشن این پستها، بهویژه برای تابلوهای گذرگاههای زرد-سبز مدارس، از دور به راحتی قابل مشاهده است. تابلوهایی با نمادهایی مانند تابلوی یک طرفه با پیکانی که به سمت مسیر رفت و آمد است، اغلب بهتر از کلمات با رانندگان ارتباط برقرار می کنند. مردم تصاویر بصری را فوراً درک می کنند، در حالی که خواندن متن ممکن است چند ثانیه بیشتر طول بکشد.
همه این علائم به طرز فریبنده ای ساده هستند اما از قوانین ذکر شده در بالا پیروی می کنند. مهندسان مطالعات عمیقی در مورد طراحی تایپوگرافی و اینکه چه چیزی برای ارتقای ایمنی راننده بهتر عمل می کند، انجام داده اند. اندازه حروف نقش زیادی در این ارتباط دارد. زمانی که مقامات بزرگراه فدرال علائم را استاندارد کردند، محدودیتهای بینایی انسان در نظر گرفته شد. همین امر در مورد علائمی که برای افراد معلول روی ویلچر طراحی شده است صادق است، زیرا مقررات خاص حکم می کند که علائم برای افراد معلول باید خوانا و در سطح چشم باشد.
در طراحی وب، گستره بسیار بیشتری وجود دارد و ترکیب رنگ و نوع از همه نوع تست شده است. توجه اصلی هنگام طراحی برای وب، کنتراست است . برای اطمینان از خوانایی باید تضاد رنگی خوب وجود داشته باشد و مراحل برای اطمینان از این امر عبارتند از انتخاب پالت رنگ خود، یافتن یک تحلیلگر کنتراست رنگ خوب، بررسی کنتراست تست بدن برای اطمینان از اینکه می توانید آن را در زمان پخش زنده بخوانید و اطمینان حاصل کنید. که دکمه ها و پیوندها به وضوح نشان داده می شوند. مانند چاپ، داشتن یک راهنمای سبک برای مراجعه به آن نیز همیشه مفید است.
بنابراین برای تسلط بر تایپوگرافی، ابتدا باید قوانین را یاد بگیرید و سپس تصمیم بگیرید که آیا می خواهید آنها را برای اهداف هنری زیر پا بگذارید یا خیر. حتی اگر در طراحی گرافیک تازه کار هستید و هرگز به دنیای چاپ یا تایپوگرافی فکر نکرده اید، درک اصول اولیه به شما چارچوبی می دهد تا بفهمید چه زمانی فراتر از پارامترهای طراحی معمولی بروید و چه زمانی در محدوده تایپوگرافی معمولی کار کنید. آزمایش همچنین برای فرآیند کلی طراحی بسیار مهم است. این که تایپوگرافی در اندازه مورد نظر به صورت چاپی یا دیجیتالی به نظر می رسد می تواند باعث ایجاد یا شکستن طرح شود.
بنابراین، چه در حال یادگیری طراحی تایپوگرافی برای کسب و کار خود باشید، چه برای تبدیل شدن به یک طراح حرفه ای، یا به سادگی علم پشت این هنر را بدانید، باید درک کنید که حروف چاپی مختلف احساسات متفاوتی را منتقل می کنند یا با آنها مرتبط هستند. به لوگو های محبوبی که در طول زندگی خود دیده اید فکر کنید. دو چیز مشترک بسیاری از آنها سادگی و مرتبط بودن است. تایپ فیس باید با تصویر کسب و کار مطابقت داشته باشد تا لوگو به یاد ماندنی و موثر باشد.
موثرترین طراحی تایپوگرافی انتظارات مخاطب را برآورده می کند. یک شهربازی سرگرم کننده ممکن است حروف رنگارنگ منحنی داشته باشد در حالی که یک شرکت مالی جدی احتمالاً از حروف سنتی تری استفاده می کند. تمام مؤلفههای تایپوگرافی که در اینجا مورد بحث قرار میگیرند به عواطف و احساسات متصل به حروف خاص کمک میکنند.
استفاده از اصول تایپوگرافی هنگام حروفچینی
فراتر از اصول اولیه، حروفچینی جزء بسیار مهمی در درک تایپوگرافی در طراحی گرافیک است و چیزی که همه طراحان گرافیک خوب باید به آن مسلط باشند. ما آن را هنر ساختن حجمی از متن دعوتکننده و قابل دسترس برای مخاطبان مورد نظر خود میدانیم.
همانطور که گفته می شود، "تایپوگرافی خوب باید مورد توجه قرار نگیرد" - به عبارت دیگر، مخاطبان شما باید از خواندن مطالب لذت ببرند بدون اینکه حواسشان به نوعی پرت شود که ریتم، انسجام و حس اساسی خوانایی ندارد.
حروفچینی کپی تصمیمات زیادی را شامل می شود، مانند انتخاب طول خط مناسب، اندازه، خط اصلی و فونت برای سرفصل ها، زیرعنوان ها و کپی بدنه تا پاورقی ها و دکمه ها. تصمیمهای حروفچینی همچنین میتواند شامل فاصله حروف از هم، ارتفاع حروف و سایر جزئیات ظریف باشد.
فهرست اصطلاحات تایپوگرافی را در زیر مشاهده کنید تا لیست و توضیحات کاملتری را مشاهده کنید. ویژگیهای مهمی که در ابتدا باید یاد بگیرید عبارتند از: خط پایه، که پایین حروف را در یک خط مستقیم تراز میکند، x-height، که خط خیالی است که از بالای حروف کوچک عبور میکند، و ارتفاع کلاه، که بالای حروف بزرگ را تراز میکند. این سه خط به تعیین نسبت حروف و عناصر تزئینی نسبت به یکدیگر کمک می کند.
در حالی که ویژگیهای نوع به قرارگیری حروف در یک شبکه کمک میکند، طبقهبندی نوع بیشتر به سبک و شکل کاراکترها و نحوه انتخاب یک طراح برای استفاده از آن در فونتهای نمایش یا تیتر مربوط میشود. یک مثال کامل از این تفاوت بین serif و sans serif است. یک سریف یک پسوند کوچک برای یک حرف مانند یک منحنی خفیف در انتهای یک ضربه است. به عنوان مثال به حرف بزرگ "I" فکر کنید. برخلاف یک خط عمودی ساده، یک سریف یک خط عمود کوچک است که در بالا و پایین حروف ظاهر می شود. ظاهر مدرنتر «sans serif» است، به این معنی که سریها حذف شدهاند و به حروف ظاهر سادهتری میدهند.
رویکرد اصلی برای همه انواع طراحی تایپوگرافی، استفاده از سیستم شبکه، چه قابل مشاهده و چه نامرئی، برای ردیف کردن حروف به گونه ای است که به طور کلی با یکدیگر سازگار باشند. نگه داشتن نوع بر اساس یک شبکه، ظاهر پایدارتری به آن می دهد، زیرا بدون محور یا خط مرجع، نتایج می توانند مخلوط یا ناهموار باشند.
هر خط از متن دارای عواملی است که بر نحوه نمایش حروف در یک صفحه تأثیر می گذارد. این ظاهر هم تحت تأثیر حواشی و هم از فاصله حروف است. یک مقاله استاندارد روزنامه یا مجله به طور سنتی از حاشیه های موجه استفاده می کند، به این معنی که متن به گونه ای تنظیم شده است که ظاهری یکنواخت در دو طرف صفحه ایجاد کند و یک متن مربع شکل ایجاد کند. گزارشهای تجاری اغلب با این حاشیهها ساخته میشوند، که بسیاری از مردم آن را بهعنوان یک ظاهر حرفهای سطح بالا میشناسند.
یکی از قوانین کلیدی تایپوگرافی برای طول خط برای متن، ماندن در محدوده 40 تا 55 کاراکتر است، به جز برای دسکتاپ یا سایر برنامه های صفحه نمایش بزرگتر. برخلاف تصور بسیاری، چشم تک تک کلمات را در یک لحظه نمی خواند، اما خط را با مکث لحظه ای اسکن می کند تا گروه های سه یا چهار کلمه ای را بخواند. یک خط بیش از حد طولانی چشم را خسته می کند و تعیین محل شروع خط بعدی را دشوار می کند. از سوی دیگر، خطوطی که خیلی کوتاه هستند ساختار جمله را مختل می کنند. همچنین به چشم نیاز دارد که خطوط را به دفعات تغییر دهد.
طراحی وب ریسپانسیو طراحان را از فراتر رفتن از این محدودیت باز می دارد و خواندن مطالب را آسان می کند. وقتی متن به طور کامل در سراسر صفحه نمایش داده می شود، ممکن است خیلی جامع به نظر برسد. کمتر از 40 کاراکتر در هر خط ممکن است ضعیف و خیلی باریک به نظر برسد، در صورتی که ممکن است قصد ارائه یک وبلاگ یا مقاله آموزنده باشد.
فهرست اصطلاحات تایپوگرافی
برای یک لیست جامع از اصطلاحات تایپوگرافی پایه به زیر مراجعه کنید.
اگر میخواهید به آناتومی نوع دقیقتر بپردازید، تیم آموزشی شیلینگتون ما واژهنامه نوع باورنکردنی Typography Deconstructed را توصیه میکند.
- تراز : نتیجه ردیف کردن حروف به یک مرجع مانند حاشیه
- دیافراگم : فضای سفید در انتهای یک پیشخوان باز
- راس : نقطه بالایی که در آن دو ضربه به هم متصل می شوند
- بازو : زمانی که یک ضربه افقی به یک ساقه در یک سر متصل نباشد
- Ascender: ساقه یک حرف کوچک که بالای x-height بیرون می زند.
- مایل به عقب: حروف کج به عقب متمایل شده است
- پایانه توپ : امتداد یک حرف به شکل توپ
- خط مبنا: خط خیالی که یک خط متن روی آن قرار دارد.
- پررنگ : وزن سنگین هر نوع حروف مشخصی که اغلب برای تاکید استفاده می شود.
- کاسه: شکل های عموماً گرد یا بیضوی که شکل بدنه اصلی حروفی مانند C، G، O در حروف بزرگ و b، c، e، o، p در حروف کوچک هستند.
- براکت: یک اتصال منحنی بین ساقه و سریف برخی فونت ها. همه سریف ها سریف های پرانتزی نیستند.
- خوشنویسی : هنر نوشتن حروف با ابزاری بسیار خاص (مانند قلم نوک پهن، قلم مو و غیره)
- ارتفاع درپوش : ارتفاع حروف بزرگ، از خط پایه تا بالای حروف بزرگ اندازهگیری میشود. این بر اساس حروفی است که در بالا و پایین صاف هستند، مانند H یا E. حروف بزرگ با منحنی، مانند B، C، D، G، O، Q، و S کمی در بالا و پایین کلاهک کشیده شده اند. ارتفاع از نظر اندازه شبیه به حروف دیگر باشد.
- تراز وسط : وقتی متن در مرکز یک قاب متن تراز می شود، با پارچه در سمت چپ و راست قاب متن تراز می شود.
- مواردی که کپی بدنه در یک قاب متن تراز می شود و یک پارچه در هر دو طرف ایجاد می کند
- کاراکتر : یک حرف، عدد، علامت نقطه گذاری یا نماد
- مجموعه کاراکتر : کل مجموعه ای از کاراکترها برای هر وزن حروف مشخص
- شمارنده: فضای سفید محصور شده توسط یک حرف، خواه کاملاً محصور شده باشد، مانند "d" یا "o"، یا به طور جزئی، مانند "c" یا یک دو طبقه "a".
- میله متقاطع : ضربه روی یک ساقه (مانند خط افقی حرف "T"، "H"، "E" و غیره)
- نزول: ساقه یک حرف کوچک که زیر خط پایه امتداد یافته است، مانند g، j، p، q و y.
- گوش: سکته مغزی متصل به کاسه حرف کوچک g. برخی از تایپوگراف ها از همین اصطلاح برای حرف کوچک r استفاده می کنند.
- بیضی : شخصیتی که از سه نقطه تشکیل شده است.
- Extended : نویسه با عرض اغراق آمیز نویسه ای مانند علامت تاکیدی
- شبکه : چیدمان خیالی یا واقعی خطوط عمودی و افقی برای تراز
- Descender : زمانی که بخشی از یک حرف به زیر خط مبنا میافتد
- نمایش : دستهای از حروف که عمدتاً برای سرفصلها و زیرنویسها به دلیل وزن زیاد و/یا ماهیت دقیقشان استفاده میشود.
- رنگ قلم : در طراحی وب برای تعیین رنگ استفاده می شود
- اندازه فونت : ارتفاع یک فونت . معمولاً در نقاط (8، 10، 12، و غیره)، از پایه تا پایه اندازه گیری می شود.
- وزن قلم : ضخامت قلم (سبک، معمولی، متوسط، پررنگ)
- قلاب : قوس خمیده (مانند حرف "f")
- حروف دستی : ایجاد حروف سفارشی از ابتدا برای یک هدف/مشتری خاص.
- حروف کج : کاراکترهای متمایل به جلو که در اوایل دهه 1500 توسعه یافتند
- مفصل : سکته مغزی با یک ساقه متصل می شود
- توجیه شده: مواردی که متن در یک قاب متن در حاشیه چپ و راست تراز می شود، بدون هیچ گونه پارچه ای در دو طرف
- کرنینگ: فضای بین جفت شخصیتها.
- پیشرو : فضای افقی بین دو خط متن که از خط مبنا تا خط مبنا اندازه گیری می شود. در برخی موارد، ممکن است به عنوان "ارتفاع خط" نامیده شود.
- تراز چپ : متن با حاشیه سمت چپ تراز می شود
- پا : حرکت کوتاه در جهت پایین
- Ligature: در جایی رخ می دهد که دو یا چند حرف به عنوان یک کاراکتر به هم متصل شوند.
- پیوند: سکته مغزی اتصال کاسه و حلقه حروف کوچک g.
- حروف کوچک: حروف کوچک حروف غیر بزرگ الفبا هستند. آنها قسمت اعظم متن نوشته شده را تشکیل می دهند و از حروف بزرگ یا بزرگ فقط برای شروع جملات یا نام های خاص استفاده می شود. اصطلاح حروف کوچک از دوران نوع فلزی گرفته شده است که در آن حروف پرکاربرد در حروف کوچک نزدیک در دسترس قرار میگرفتند، در حالی که حروف بزرگ که کمتر استفاده میشد در حروف بزرگ که دسترسی به آنها سختتر بود.
- Monospaced : نمونهای از حروف نوشتاری که در آن هر کاراکتر دارای عرض یکسان است
- Orphan : کلمه ای که در ابتدای صفحه ظاهر می شود.
- اندازه نقطه: فاصله از بالای بالاترین صعود کننده تا پایین ترین نزولی اندازه نقطه هر نوع تایپ معین است. در اصل، این ارتفاع صفحه بلوک فلزی بود که هر حرف جداگانه روی آن ریخته می شد.
- Rag : لبه عمودی ناهموار یک بلوک از نوع. ممکن است در سمت چپ، سمت راست یا هر دو باشد.
- خوانایی : درجه ای که می توان متن را به راحتی خواند
- تراز راست : وقتی متن در حاشیه سمت راست با پارچه در سمت چپ قاب متن تراز می شود
- Sans Serif : بدون گسترش سکته مغزی روی کاراکترها
- سریف: ضربه ای که در زاویه قائم یا مایل روی بازو، ساقه یا دم حرف کشیده می شود. در سکته مغزی عمودی و افقی برخی از شخصیت ها یافت می شود. سریفها همچنین میتوانند در دستههای مختلفی قرار گیرند، مانند دال یا خط مو و سایر موارد.
- شانه : حرکت منحنی متصل به ساقه
- ساقه: یک حرکت عمودی به شکل حروف. را می توان با حروف کوچک و بزرگ یافت.
- تنش : تغییر مورب یا عمودی در عرض حرکت در یک حرف
- Stroke : هر ویژگی خطی روی یک حرف
- Swash : اضافه کردن یک ضربه تزئینی
- فونت سیستم : فونت اصلی که توسط سیستم عامل کامپیوتر استفاده می شود
- ترمینال: هر ضربه ای که به یک سریف ختم نمی شود ترمینال است. می تواند مستقیم یا منحنی باشد.
- ردیابی : مقدار فاصله بین تمام حروف در یک خط متن. به آن فاصله بین حروف نیز گفته می شود.
- طبقه بندی نوع: نوع کاراکترها بر اساس سبک
- Type Properties : کیفیت هایی که به کاراکترها اجازه می دهد در یک شبکه قرار بگیرند
- طراحی تایپ فیس : فرآیند ایجاد مجموعه ای کامل از کاراکترها در یک سبک خاص. این می تواند شامل کاراکترهای بزرگ و کوچک، نمادهای ریاضی، علائم نگارشی، اعداد و غیره باشد.
- اندازه نوع: فاصله از بالای بالاترین صعود کننده تا پایین ترین نزولی. معمولاً در نقاط اندازه گیری می شود.
- حروفچینی : فرآیند چیدمان حجم زیاد متن (مثلاً کتاب، مجله و غیره) و اطمینان از خوانا و خوانا بودن آن
- حروف بزرگ: حروف بزرگ حروف بزرگ الفبا هستند. حروف بزرگ معمولاً در ابتدای جملات و به عنوان حرف اول نام های خاص استفاده می شود. واژه بزرگ از روزگاری گرفته شده است که از نوع فلزی استفاده می شد که در آن حروف کوچک استفاده شده در حروف بزرگ سخت تر و حروف پرکاربرد در حروف کوچک نزدیک تر نگه داشته می شدند.
- راس : نقطه پایینی که دو ضربه به هم متصل می شوند
- Widow : یک کلمه در خط خودش در انتهای یک پاراگراف یا یک ستون.
- X-Height : ارتفاع حروف کوچک در هر نوع حروف مشخص. اندازه گیری بر اساس ارتفاع حرف "x" است. حروف کوچک با منحنی (مانند a، c، e، o، s، u، و دیگران) معمولاً کمی در زیر و بالای ارتفاع x گسترش می یابند، تا از نظر اندازه از نظر اندازه شبیه به حروف دیگر باشند.
این واژه نامه یک پایه عالی برای واژگان تایپوگرافی شما است، اما لطفاً به خاطر داشته باشید که ممکن است با تعاریف یا کاربردهای جایگزین از منابع مختلف مواجه شوید.
امیدواریم از این نمای کلی تایپوگرافی در طراحی لذت برده باشید. اگر به دنبال این تحلیل هستید، باید در شیلینگتون تحصیل کنید و دوره آنلاین طراحی گرافیک ما را بگذرانید !